داستان اساطیری ایران : فرشته باران و دیو خشکی

1 بازدید

فرشته باران و دیو خشکی  از دااستان های اساطیری ایران باستان برای نوجوانان است. ایرانیان به آب و باران بسیار اهمیت داده و آن را محترم می شمردند. آنها  به فرشتگان و ایزدان گوناگون اعتقاد داشتند و نگاهبانی کارهای عالم را بر عهده این ایزدان و فرشتگان می‌دانستند، مثلاً آب و گیاه و آتش و همچنین زادن و روییدن و پیمان بستن و پیروزی یافتن، همه ایزدان جداگانه داشتند.

ستاره «تیشتر» فرشته باران بود. هرمزد چون از آفرینش جهان فراغت یافت ستاره تیشتر را به آبیاری عالم گماشت تا از ابر باران ببارد و زمین را سیراب کند و گیاهان را خرمی بخشد و گل‌ها را بشکفد و رودها را پرآب سازد و چشمه‌ها را روان کند و کشورهای آریایی را سرسبز و آباد نماید. اهریمن بدنهاد، که دشمن نیکی و خوشی و آبادی بود، چون خوبی جهان هزمرد را دید حسد برد و خشمگین شد و به ستیزه برخاست. «اپوش» دیو خشکی را برآن گماشت کرد که تا باد گرم بوزاند و زمینها را خشک کند و گل و گیاه را پژمرده سازد و رود و چشمه را بخشکاند.

این افسانه زیبا را از اینجا بخوانید 👇

فرشته باران و دیو خشکی

 

 

این مقاله را به اشتراک بگذارید
نظر بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *